زهرازهرا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات زهرا و مامان وباباش

شعرهای زهرا نازگل

سلام دختر گلم الان دم دمای عیده سال 91 داره تموم میشه خیلی  خوش سرو زبون شدی تارگی ها کلی شعر یادگرفتی بابای خوب و نازم و...چندتای دیگه اولین شعری که یادگرفتی ذغاله بوده ذغاله ذغال آی ذغاله ذغاله ذغاله آی ذغاله              دستاش مثل ذغاله چند روزه هفته هفته        اصلا حموم نرفته شونه نکرده تنبل           موهاش شده یه جنگل کثیف و بد بو شده        شبیه لولو شده               ...
23 اسفند 1391

الندو (النگو به زبان زهرا)

سلام مامان گلم ۳۱ مرداد من و بابا جون رفتیم برات دوتا النگو خوشگل خریدیم ۷۵۰ هزار تومان شد تو اونقدر خوشحال شده بودی که راحت گذاشتی آقای طلا فروش النگو ها رو دستت کنه از خوشحالی همش الندو الندو می کردی تازه بعد از اینکه دستت کرد سریع خواستی النگو های بدلی که دستت بود را در بیاره اون ها رو با خطرناک (قیچی) چید.بعدا همش می گفتی عمو. الندو. خطرناک. شکسته ...مبارکت باشه دخترم   
23 اسفند 1391
1